یاشاریاشار، تا این لحظه: 17 سال و 17 روز سن داره

یاشار

پای عاشق !

              عزیز مامان پریروز وقتی از مدرسه رسیدیم خونه رفتی دست و پاهاتو بشوری. از اونجا صدا زدی مامان پاهام قرمز شدن ٬ چرا؟ گفتم چیزی نیست لابد چون پاهات از صبح تو کفش بودن اینطورین . بعد از چند دقیقه صدا زدی آهان مامان فهمیدم چرا پام قرمز شده لابد عاشق یه پای دیگه شده ! یه پای خانم ! ( و این احتمالا از اینجا ناشی میشه که توی فیلمهای کارتونی که دیدی وقتی دو نفر عاشق هم میشن لپهاشون قرمز میشن ) . ...
5 آذر 1393

فراموشی مامان

              عزیزم خیلی متاسفم . دیروز ظهر وقتی رسیدیم خونه گفتی مامان برام خوراکی نذاشته بودی . وای که چقدر ناراحت شدم شاید صدبار گفتم الهی بمیرم مامان . چطور یادم رفته بود ؟!! . بهت گفتم باید به خانم معلمتون میگفتی به من زنگ بزنه . مثل اینکه فقط گفته بودی خانم مامانم برام خوراکی نذاشته ( الهی بمیرم ) و اونم فقط گفته لابد یادش رفته !!  و دیگه هیچکاری نکرده ( راستی معلمتون عوض شد و یه خانم دیگه به اسم سمنبر میجانی اومده ‍٬  خانم خوبیه ولی فکر نمیکنم چندان تفاوتی داشته باشه و من بعدا فکر کردم ما کار اشتباهی کردم  در هر حال معلم قبلی هم بد نبود و داشت تلا...
5 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به یاشار می باشد